اسیر دام صیاد

یادت باشد خدا را صدا هم نزنی، آنجاست که تو هستی...

اسیر دام صیاد

یادت باشد خدا را صدا هم نزنی، آنجاست که تو هستی...

عاشقی...

یه شعری هست که میگه :

 

عاشقی باش که گویند به دریا زد و رفت     

نه که گویند خسی بود که جوبارش برد 

  

  

 

مگه تشخیص اینکه به دریا زدیم یا به جویبار دست کیه!!!؟؟؟  

 

نظرات 5 + ارسال نظر
مهدی شنبه 25 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 22:18 http://mashgh.blogsky.com/

سلام از این که سری به کلبه من زدید متشکرم تشخیص جویبار و دریا رفتن در زندگی را کسانی میدهند که خود یا به دریا رفته اند یا به جویبار . که دریا قانون خود را دارد

مهدی یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:29

سلام
دریا وسیع و بیکران است و ذهن ادمی در ان گم میشود . ژس اگر به دریا زدی و دیگران گفتند به جویبار راه یافتی بدان ذهنت و حرکتت کوچک است

مهدی یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:31 http://mashgh.blogsky.com/

ببخش که کمی با دلخوری و رک حرف میزنم
اخه نامزدم بعد ۲سال از ژیشم رفته و کسی نیست که باهاش دردو دل کنم اگه حرفام یا نوشته هام کسی رو آزار میدیه عذر می خوام

مهدی پنج‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:36

گردون مرا ز محنت هستی رها نخواست



مرگم رسیده بود ولیکن خدا نخواست



آمد اجل که از غم دل وا رهاندم

یاس سه‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:28 http://sepah110.blogsky.com

عشق و محبت تنها منحصر به عشق حیوانی جنسی و حیوانی نسلی نیست بلکه نوع دیگری از عشق و جاذبه هست که در جوی بالاتر قرار دارد و اساسا از محدوده ماده و مادیات بیرون است و از غریزه ای ماوراء بقاء نسل، سرچشمه می گیرد و در حقیقت فصل ممیز جهان انسان و جهان حیوان است و آن عشق معنوی و انسانی است، عشق ورزیدن به فضائل و خوبیها و شیفتگی سجایای انسانی و جمال حقیقت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد