اسیر دام صیاد

یادت باشد خدا را صدا هم نزنی، آنجاست که تو هستی...

اسیر دام صیاد

یادت باشد خدا را صدا هم نزنی، آنجاست که تو هستی...

رویا بود.

  به نام خدا 

 

 

روزهای اول که گاه وبیگاه نگاهت میکردم اصلا فکر نمیکردم که روزی هم بالینم شوی. 

  

فکر نمیکردم که حتی اگر جسمت کنارم نباشد حضورت را درکنارم حس کنم. 

 

فکرنمیکردم که روزی برسد به مسافرت برویم. 

 

باورم نمیشود که خدای مهربان خیلی بیشتر از لیاقتم به من همسری مهربان وبا ایمان عطاکند. 

 

 

 

اما حالا تو هستی و مرا هل میدهی خواسته یا نا خواسته ! دانسته یا ندانسته ! 

 

ومن به روزهای قشنگتری فکر میکنم .به روزهایی که از پی هم رقم میخوردوزندگی مشترکمان را قشنگتر میکند.

نظرات 2 + ارسال نظر
mehdi یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 16:49 http://mohajer4ever.mihanblog.com/

سلام دادا
داداش وبلاگ توپی داری .
آقا ما هم یه مجله اینترنتی کوچکی داریم یه آب باریکه ای هست که کاربر ها روزی حدودا 100 تا می آیند و می روند .
اگر دوست داری بیا ما رو لینک کن تا ما هم شما را بپیوندیم .
در کل الان هم می خواهم کلاس طراحی وب بروم و ایشالا تابستون هم سایت میشه حالا در کل اگر دوست داشتی ما را بپیوند .

هلیا سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:24 http://http://baharaneman.mihanblog.com

زندگی قشنگتون پایدار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد